
پاسخ به شبهات مسیحیان (41)
- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
قابلتوجه آن دسته از مسیحیانی که با تعصب، اسلام را دین خشونت میدانند! در اسلام، علاوه بر تأکید بر رعایت حق همسایگی و محبت و کمک به دیگران، حتی بر اهمیت رعایت حق حیوانات نیز تأکید بسیار زیاد شده است. در ادامه به ذکر چند نمونه میپردازیم:
أنس بن مالك مىگويد: رسول خدا (ص) فرمودند: (مورچه را نكشيد). قال (ص): (لا تقتلوا النمل) در روايت ديگرى فرمود: (لا تقتلوا النملـﺔ).([1])
همچنين در روايت معتبرى نقلشده است كه: (پیامبر اعظم، نهى فرمود از اينكه آنچه را مورچه با دست و دهان حمل مىكند، بخورند).
ابىعبدالله (ع) قال: (نهى رسولالله (ص) أن يؤكَل ما تحمله النملة بفيها و قوائمها).([2])
پيامبر اسلام، يك اعرابى را ديد كه با عصا گوسفندان خود را میزد، فرمود: (او را بياوريد؛ اما او را نترسانيد)! وقتیکه او را آوردند، به او فرمود: (گوسفندان را با عصا مزن، بلكه به رفق و نرمى، آنها را پيش و پس كن).([3])
از رسول اعظم (ص) نقلشده است كه فرمود: (زنى بدکاره، سگ تشنهاى را ديد كه بر سر چاهى لهله مىزند و چيزى نمانده بود كه از تشنگى هلاك شود. آن زن كفش خود را درآورد و آن را به روسرى خود بست و بهوسیله آن از چاه آب كشيد و سگ را سيراب كرد. خدا به خاطر احسان به اين حيوان، گناهان او را آمرزيد).([4])
يكى از همراهان پيامبر اسلام مىگويد: رسول خدا (ص) گوسفند را دوست داشت. يك روز گوسفندى وارد منزل شد و يك قرص نان را كه نزديك ما بود، برداشت و فرار كرد. فورى برخاستم و به دنبالش دويدم و آن را گرفته و نان را از دهانش برگرفتم.
وقتى آن رسول رحمت اين حركت را از من ديد، فرمودند:
(كار شایستهای نكردى؛ درست نبود كه پشت گردن اين حيوان را بگيرى و بر او فشار بياورى تا آن قرص نان را از دهانش برگيرى).([5])
و روایت شد از ابن مسعود، گفت:
(نزد پیامبر بودیم، پس مردی داخل بیشه شد، و ازآنجا تخم پرندهای سرخرنگ را همراه خود آورد، پس پرندۀ سرخرنگ بهسوی پیامبر خدا و اصحابش پرواز کرد، پس (پیامبر (ص)) به اصحابشان فرمودند کدامیک از شما این پرنده را آزرده است؟ پس آن مرد گفت: ای رسول خدا من تخمش (در روایتی دیگر جوجهاش) را برداشتهام، پس فرمودند: آن را بازگردان، آن را بازگردان و به آن پرنده رحم کن).([6])
طبق روايت أنس، پيامبر گرامى اسلام فرمود:
(بر مالك چارپايان واجب است به دليل حرمت روحى كه در حيوان است به آنها آبوعلف بدهند).([7])
پيامبر خدا (ص):
(خدا ملايمت و مدارا كردن را دوست دارد و بر انجام آن كمك مىكند. پس هرگاه چارپايان لاغر را سوار شديد، آنها را در منزلهايشان فرود آوريد. اگر زمين خشك و بی گیاه بود با شتاب از آن بگذريد و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آنجا استراحت دهيد).([8])
رسول خدا (ص):
(بهصورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مىگويند).([9])
امام باقر (ع) هم میفرماید:
(خدای متعال سیراب کردن تشنگان را دوست دارد و کسی که حیوانی تشنهکام یا جز آن را سیراب کند خدا او را در روزی که سایهای جز سایه او نیست در سایه عرش خود جای دهد).([10])
مردی (با اسبش) خدمت پیامبر رسید و به آن حضرت سلام کرد. پیامبر (به صیغه جمع) فرمود: (وعلیکمالسلام). آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا! من تنها هستم. حضرت رسول فرمود: (به تو به اسبت سلام کردم).([11])
رسول خدا (ص) از جايى مىگذشت، شترى را ديد كه بر در منزل، دستش بستهشده است، بدون آنكه آبوعلفى، جلوی آن گذاشته باشند! آن پيغمبر رحمت فرمود:
(این صاحِبُ همه الراحِلَـﺔ؟ ألا تَتَّقِى اللهَ فِيها؟)؛ (صاحب اين حيوان كجاست؟ آيا از عذاب الهى نمىترسى به خاطر اين رفتارى كه با اين حيوان كردهاى؟! يا آبوعلف او را تدارك ببين و برايش مهيا كن، و يا آن را آزاد گردان تا خودش چيزى براى خوردنش بيابد).([12])
و احادیث بسیار زیاد دیگری وجود دارد که اگر بخواهیم تمام آنها را بیاوریم بسیار طولانی خواهد شد.
[1]- كمالالدين دُمِيْرِىْ، حياة الحيوان، ج 2، ص 369، 372، 347 و 397 و نيز ر.ك: مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 244 و 291.
[2]- تهذيب الاحكام و حياة الحيوان، ج 2، ص 267 به نقل از: علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 261، ح 12 و كمال الدين دُمِيْرِىْ، حياة الحيوان، ج 2، ص 370.
[3]- ابن اثير، اسد الغابه، ج 1، ص 336 به نقل از: خاتم النبيين، ص 485.
[4]- محمدى رى شهرى، همان، ج 3، ص 1346، ح 4532، كمال الدين دُمِيْرى، حياة الحيوان، ج 2، ص 378؛ نجفى، جواهر الكلام، ج 31، ص 359 و علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 65، ص 65، ذيل ح 24.
[5]- كمال الدين دُميرى، حياة الحيوان،ج 2، ص 44.
[6]- علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 307.
[7]- علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 64، ص 217، پ آخر.
[8]- كافي: ۲/۱۲/۱۲.
[9]- كافي: 6/538/4، الخصال: 618/10.
[10]- مکارم اخلاق، ص ۱۳۵.
[11]- نوادر، ص ۴۱ – ۴۲.
[12]- متقى هندى، كنزالعمال، ج 9، ص 67، حديث 24983.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
احمدالحسن در ارتباط با تفاوت دین ابوبکر، خلیفه خود خواندۀ سرزمین اسلامی و حضرت محمد چنین شروع مینماید:
حکایت اول:
پیامبر ما محمد (ص) پس از جنگ بدر، کفار اسیر را در مقابل فدیهای ساده که یکی از اسیران فقط به جمعی از مسلمانان خواندن و نوشتن یاد دهد، آزاد کرد.
این اسیران که رسول مهربان و بخشنده و نمونهای از انسانیت آنان را آزاد کرد به محمد (ص) ایمان نداشتند، بلکه در جنگ میخواستند ایشان را به قتل برسانند و سر به نیست کنند، اما کاری که پیامبر محمد (ص) انجام داد، همانطور که دقیقاً میدانیم از اخلاق پیامبران و نیکوکاران است و بلکه ازجمله کسانی است که در مورد اخلاق انسانی والا و نیک جهت اقتداء کردن به بعضی از رفتارهایشان توسط گاندی و ماندلا مثالزدنی شد.
حکایت دوم:
مالک بن نویره تمیمی از اشراف عرب، مطیعاً بهطرف پیامبر محمد آمد و از ایشان دعوت را شنید و ایمان آورد و بهطرف قومش برگشت و پس از ابلاغ آنان به دعوت پیامبر (ص) ایمان آوردند، پس مالک نهتنها یک مسلمان بود بلکه دعوتکنندهای بزرگ است که باعث شد بسیاری به اسلام گرایش پیدا کنند. و مالک ازجمله کسانی است که در بیعت غدیر حاضر شد و دانست که علی خلیفه خدا بعد از رسولالله محمد (ص) است. و نزد قوم خود مردی متدین و مورد اعتماد بود. بلکه نزد پیامبر خدا مورد اعتماد بود، پس او را مسئول صدقات قوم خود قرار داد و به این دلیل است که به او اموال زکات را تسلیم نمودند تا به پیامبر تحویل دهد. وقتیکه به مدینه وارد شد متوجه شد که پیامبر شهید شده است، و ابوبکر را دید که در مسجد نشسته و خلافت پیامبر را غصب کرده، به این دلیل غصب خلافت توسط ابوبکر را امری منکر دید و او را نپذیرفت و به قوم خود بازگشت و اموال را به اصحاب آن بازگرداند.
و این ابیات معروف را گفت:
فقلت خذوا أموالكم غير ناظر * ولا خائف فيما يجيء من الغد
فان قام بالأمر المخوف قائـم * منعنا وقلنا الدين دين محمد
(من گفتم اموالتان (زکات) را بدون ترس بگیرید و ملاحظه آنچه را فردا رخ میدهد نکنید، اگر کسی بر سریر قدرت نشست جلوی او را گرفته و خواهیم گفت: دین تنها دین محمد است).
ابیات واضح است و کل حکایت را در بردارد. مالک میگوید که دین را محمد (ص) آورد و درنتیجه خلیفه کسی است که محمد (ص) در غدیر تعیین کرد و ایشان علی بن ابیطالب (ص) است و نه کسی مانند ابوبکر این امر بزرگ را خود به دست بگیرد، به همین دلیل من اموال زکات را به اصحاب آن برمیگردانم و به خلیفۀ غیرشرعی تحویل نمیدهم.
درنتیجه، عکسالعمل ابوبکر این بود که خالد بن الولید را فرستاد تا مالک بن نویره را به قتل برساند، ولی مالک و قومش با خالد مبارزه نکرد به اعتبار اینکه آنان مسلماناند، ولی خالد به آنان خیانت کرد و به اسارت گرفت، سپس آنان درحالیکه اسیر بودند را به قتل رساند، پسازآن به زن مالک تجاوز و با او همبستر شد، و به این کار بسنده نکرد بلکه کاری وحشیانه و زننده انجام داد جایی که سر مالک بن نویره را بهعنوان پایه دیگ قرار داد تا سوخت.
الان این حکایت را از یاد ببریم و فرض کنیم که مالک بن نویره مؤمن به پیامبر محمد (ص) نبود، و ابوبکر، خالد را برای قتل او نفرستاد، بااینحال آیا توجیهی برای قتل مالک و تجاوز به زنش و سوزاندن سرش وجود دارد جز اینکه فقط مشتی از اموال را به حاکم (ابوبکر) نداد؛ و آیا عذری برای ابوبکر وجود دارد که خالد را به خاطر این رفتار وحشی که هیچ پیوندی با انسانیت ندارد و آن قتل و تجاوز به زن و پختن سر مالک است، مورد حساب قرار نداد؟
آیا واقعاً میپذیرید حاکم دولت، که رهبر سپاهیانش انسانی را به قتل برساند و زنش را مورد تجاوز قرار دهد ولی مورد حساب قرار نگیرد، حاکمی عادل است؟!
آیا واقعاً میپذیرید که دین خالد و ابوبکر همان دین محمد (ص) است که اسیران کفار را آزاد کرد؟!
آنچه نوشتم در آن هیچ فحش و ناسزا و توهین به کسی نیست، و برای همین من توقع پاسخهای مؤدبانه دارم، اما بدگویی، فحش و ناسزاگوئی، بدانید که دینتان را وصله و دردهایتان را کمتر نمیکند بلکه دلیلی روشن بر سردرگمیتان خواهد بود).([1])
[1]- احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، 30 اکتبر، 2014.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
آیات زیر تنها بخشی از موارد متعددی است که در ارتباط با محدودیت زن، در کتاب مقدس بیانشده است:
(۱۲ و زن را اجازت نمیدهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود بلکه در سکوت بماند. ۱۳ زیرا که آدم اول ساخته شد و بعد حوا. ۱۴ و آدم فریب نخورد بلکه زن فریبخورده، در تقصیر گرفتار شد. ۱۵ اما به زاییدن رستگار خواهد شد، اگر در ایمان و محبت و قدوسیت و تقوا ثابت بمانند).([1])
ویلیام مکدونالد، رئیس کالج کتاب مقدس (Emmaus)، در تفسیر آیه 12 چنین میگوید:
(هنگامیکه پولس میگوید: زن را اجازت نمیدهم که تعلیم دهد، او با الهام از خدا این سخن را میگوید. آنچنانکه برخی میگویند این آیه معرف نظر شخصی پولس نیست. خداست که دستور میدهد زن در کلیسا بر سر خدمات عمومی گماشته نشود. تنها استثنا در این مورد این است که اجازه دارند به کودکان ([2]) و زنان جوانتر ([3]) تعلیم دهند و زن نباید بر شوهر خود مسلط شود. این بدان معناست که او نباید بر مرد تسلط یابد، بلکه باید در سکوت بماند. شاید بهتر آن است که بگوییم قسمت آخر این آیه محدود به جماعت محلی است. اینیک اصل اساسی در رفتار خدا با انسان است که مرد سر زن قرار دادهشده است و زن مطیع وی. این بدان معنا نیست که زن حقیرتر است، چنین تفسیری اشتباه است. بلکه بدین معناست که این برخلاف ارادۀ خداست که زن بر مرد اقتدار و تسلط داشته باشد).([4])
همچنین در (افسسیان 5: 22 - 24) آمده است:
(۲۲ ای زنان، شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خدا را. ۲۳ زیرا که شوهر سر زن است چنانکه مسیح نیز سر کلیسا و او نجاتدهنده بدن است. ۲۴ لیکن هم چنانکه کلیسا مطیع مسیح است، همچنین زنان نیز شوهران خود را در هر امری مطیع باشند).
همچنین ویلیام مکدونالد در تفسیر آیه 23 میگوید:
(دلیل تحت سلطه بودن زنان این است که همسران ایشان، سر ایشان هستند. شوهر یک زن همان ارتباطی را برای او دارد که مسیح برای کلیسایش دارد. مسیح سر کلیسا است و او نجاتدهنده بدن است. (کلمه نجاتدهنده اینجا میتواند معنای نگهبان داشته باشد، چنانکه آن در (1 تیموتائوس ۴: ۱۰) دارد، صرفاً با تفاوتی قابلتوجه) بنابراین شوهر، سر زن است و منجی او نیز. او بهعنوان سر، همسرش را محبت، رهبری و راهنمایی مینماید. و بهعنوان منجی از او محافظت میکند و نیازهایش را برآورده میسازد.
همه میدانیم که تنفر عظیمی بر ضد این تعلیم امروزه وجود دارد. مردم پولس را به خاطر متنفر بودن از زن، مردسالار بودن و تهمتهایی از این قبیل سرزنش میکنند. یا اینکه میگویند نظریات او بر طبق عادتهای اجتماعی روزگار خود میباشد و امروزه برای ما قابلاستفاده نمیباشند. چنین معترضینی البته الهامی بودن نوشتههای کتاب مقدس را انکار میکنند. این نوشتهها کلمات پولس نیستند، بلکه کلام خدا میباشند. رد کردن نوشتهها رد کردن کلام خدا و خود خدا میباشد و این یعنی دعوت کردن از مصیبت و بلا و یا سختی).([5])
[1]- 1 تیموتائوس 2: 12 - 15.
[2]- 2 تیموتائوس ۳: ۱۵.
[3]- تیطس ۲: ۴.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...
- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در اسلام
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در اسلام
مسیحیان معتقدند که اسلام به زن ظلم کرده است و او را در مرتبهای پایینتر از مردان قرار داده و حقوق آنان را نادیده گرفته است.
اما پاسخ احمدالحسن را در کتاب سیزدهمین حواری در پاسخ به این شبهه میخوانیم:
(فردی که قائل است: به خانم با قانون مشخصی -مانند ارث و شهادت- ستم شده است، باید برای ما ملاک و میزان قیاسیِ آن را بیان کند که بر اساس آن، عدل و ستم مشخص میشود و درنتیجه بیان کند و یقین نماید که خانم باید در هر مسئلهای با آقا مساوی باشد. بااینکه ما میبینیم که خانم در هر مسئلهای با آقا مساوی نمیباشد.
همچنین فردی که میخواهد نقد و اِنتقادی را نسبت به قانون مشخصی -که ذیلِ مجموعه قانونی و تشریعی است- بیان کند، باید این قانون را بهعنوان یکبخشی از این مجموعه ببیند و این بخش را جدا نکند و بدون در نظرگرفتنِ کل مجموعه، نسبت به آن حکم و رفتار ننماید.
حداقل لازم است که به حقوق خانم واجبات او در قانون الهی دقت شود؛ نه اینکه فقط به حقوق نگاه شود و گفته شود: در قانونِ الهی به خانم، حقوقی اندکتر از آقا دادهشده است. چرا به واجبات دقت نمیشود و گفته نمیشود: آقا واجباتی بیشتر از خانم را در قانون الهی بر عهده دارد؟
بهعنوانمثال:
دو شخص وجود دارند. یکی از آنها به (ساختن) ساختمانی به بلندیِ ۵ طبقه تکلیف میشود و دیگری به ۱۰ طبقه. آیا این از عدل است که به هردوی آنها همان مقدار مواد ساختمانی و همان مبلغ برای بنای ساختمان بدهیم؟ و اگر به صاحب ۱۰ (طبقه) دو برابر صاحب ۵ (طبقه) داده شود، آیا صحیح است که فردی بیاید و بگوید: شما ستمکار هستید؛ به این خاطر که بین این دو فرد، تساوی برقرار ننمودی؛ درحالیکه هرکدام از آنها نزد تو کار میکنند؟
اعتقاددارم فردی که میگوید با این قانون به خانم ستم شده است، سخن و تصمیم او بیفکری است و از جستوجوی علمیِ دقیق به دور است).([1])
همچنین ایشان بیان داشتند که:
(در دولت الهی اگر خدا خواست که آن دولت در یکزمانی بنیان شود، زن میتواند در جایگاههای بسیاری نقش داشته باشد. زن در بسیاری از جایگاهها و کارها با مرد همتا است بلکه در بعضی از کارها زن از مرد بسیار بهتر است و اسلام محدودیتی برای رسیدن زن به مقام و منصبی که حتی جامعه را رهبری کند هر وقت که شرایط آن را داشته باشد و بتواند عمل را بهطور کامل و صحیح اداء کند، نمیگذارد).([2])
و همچنین اینیک سؤال است از سوی یک شخص که از احمدالحسن پرسیده است:
سلامعلیکم و رحمـﺔ الله و برکاته. (المرأة شر كلها و شر ما فيها انه لابد منها) (همهچیز زن شر است و بدتر از آن اینکه از بودنش گریزی نیست). 1- این حدیث که از امیرالمؤمنین در «نهجالبلاغه» و «غررالحکم» واردشده، ازلحاظ متن و سند تا چه حد صحیح است؟ 2- و اگر حدیث صحیح باشد، معنای آن چیست و در چه شرایط تاریخی گفتهشده است؟ با تشکر فراوان از شما.
پاسخ احمدالحسن: صحیح نیست.([3])
بنابراین برخی احادیث وجود دارند که جعلی هستند بلکه به جهت مخدوش نمودن چهره حضرت محمد و امامان معصوم (درود خدا بر آنها باد) جعلشدهاند؛ و انسان عاقل هر سخن و روایتی را باور نمیکند چنانکه جاهلان اینگونه عمل مینمایند؛ در (امثال 14: 15) میخوانیم:
(مرد جاهل هر سخن را باور میکند...).
[1]- احمدالحسن، سیزدهمین حواری، صص 28 - 31.
[2]- احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، يکشنبه 11،آبان ماه، ۱۳۹۳ هجری شمسی.
[3]- احمدالحسن، پاسخهای روشنگرانه، جلد 4، صفحه 46.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; در قرآن تاکید شده است که خدا از کلمات خود محافظت می کند، پس عقیده تحریف کتاب مقدس باطل است.
شبهات حول قرآن ; در قرآن تاکید شده است که خدا از کلمات خود محافظت می کند، پس عقیده تحریف کتاب مقدس باطل است.
چندی پیش کلیپی را مشاهده کردم که در آن سعی شده بود تا با روشهای ابتدایی به قرآن طعن وارد نماید؛ مضمون آن چنین بود که در ابتدا سعی شد تا آیاتی از (آلعمران: 3 - 4) را بیاورد که در آن آمده است:
(فرستاده است بر تو کتاب را بهحق حالی که تصدیقکننده آنچه پیش روی آن است و فرستاده است تورات و انجیل را * پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان را نازل كرد. كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، بىترديد عذابى سخت خواهند داشت، و خدا، شكستناپذير و صاحب انتقام است).
آنان اینگونه نتیجهگیری نمودند که قرآن بیان کرده است که تورات و انجیل از سوی خدا است که در اصل نیز نتیجهگیری درستی است، اما آنان میکوشیدند تا از طریق قرآن ثابت نمایند که انجیل و تورات کنونی نیز از تحریف مصون مانده است، اشتباه آنان آنجا آغاز میشود که سعی در تأویل آیات متشابه کردند نظیر:
(و بخوان آنچه وحیشده است بهسوی تو از کتاب پروردگارت نیست برگردانندهای برای کلماتش و هرگز نیابی جز او پناهگاهی را).([1])
و (و کلمه پروردگارت بهراستی و عدل، سرانجام گرفته است؛ و هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست؛ و او شنواى داناست).([2])
و (در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است. کلمات خدا را تبديلى نيست؛ اين همان كاميابى بزرگ است).([3])
در ادامه نتیجهگیری نمودند بر این اساس که کلمات خدا تغییرناپذیرند و همچنین تورات و انجیل کلام خدا است، پس تحریف این دو محال است و اسلام باطل است.
باید بیان نماییم که دوستان مسیحی بسیار از این آیه([4]) هراس دارند چراکه تاروپود تفاسیرشان را بر باد میدهد:
(اوست كسى كه اين كتاب را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم است. آنها اساس کتاباند؛ و ديگر متشابهاتند. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تأويل آن از متشابه آن پيروى مىكنند، باآنکه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند. مىگويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمند آنکسی متذكر نمىشود).
بنابراین برای فهم آیات باید به راسخون در علم رجوع نمود که آنها بر طبق عقیدۀ شیعه همان حضرت محمد و اوصیا او میباشند که در وصیت ایشان ذکرشان آمده است.
در ادامه، وقتی در آیه سخن از کلمات آمده است، آن معنایی فراتر از معنای ظاهری که مسیحیان ارائه مینمایند دارد، میدانیم که بر طبق تفسیر مسیحیان از آیات باب اول یوحنا، عیسی، همان کلمۀ نخستین است (که در باب نخست بودن آن کلمه، ما معتقدیم عیسی اگرچه کلمۀ خدا است اما کلمۀ نخستین خدا نیست)؛ همچنین بر طبق قرآن، سورۀ نساء: 171 عیسی کلمۀ خدا است:
(اى اهل كتاب، در دين خود غلو مكنيد، و درباره خدا جز (سخن) درست مگوييد. مسيح، عيسى بن مريم، فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را بهسوی مريم افكنده و روحى از اوست...).
بنابراین عیسی یکی از کلمات خلقشده بهوسیلۀ خدا است و در قرآن سخن از «کلمات» شده است که ما بیان آن را به نزد راسخون در علم خواهیم برد:
1) محمد بن مروان گفت: شنیدم اباعبدالله (ع) میفرمودند: (همانا امام در شكم مادرش مىشنود و زمانى كه متولد مىشود بین دو شانههایش نوشتهشده است {وتَمَّتْ كَلِمَـﺔ رَبِّكَ صِدقَاً و عدلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ} (و کلمه پروردگارت بهراستی و عدل سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست؛ و او شنواى داناست) و چون امر امامت به او برسد خدا برایش عمودى از نور قرار مىدهد كه بهوسیله آن آنچه اهل هر شهرى انجام مىدهند ببیند).([5])
و همچنین در حدیث دیگری در تفسیر بخشی از قرآن از راسخون در علم، هنگامیکه سخن از «کلمات» شده است، آمده است:
2)... از محمد بن مسلم از ابی جعفر (ع): (... وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ)، (و بهوسیله كلماتش احقاق حق میكند) یعنی بهوسیله امامان و قیامکننده از آل محمد...).([6])
بنابراین تفسیر «کلمات» در قرآن از طریق راسخون در علم باید تبیین و آشکار شود و تفاسیری که غیر از راسخون در علم ارائه میشود، هیچ اعتبار و جایگاهی در نزد شیعیان علی علیه السلام ندارد.
[1]- کهف: 27.
[2]- انعام: 115.
[3]- یونس: 64.
[4]- آل عمران: 7.
[5]- كافى ج1 ص387 البرهان ج2 ص 472 ح 3631.
[6]- البرهان في تفسير القرآن، جلد. 4، ص. 821.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; در قرآن، الله تاکید بر مکر و استهزاء می کند، این چه خدایی است؟
شبهات حول قرآن ; در قرآن، الله تاکید بر مکر و استهزاء می کند، این چه خدایی است؟
یکی دیگر از شبهاتی که بر قرآن از سوی مخالفین واردشده است، نسبت مکر و استهزاء به خدا در قرآن است که در سؤال و جوابی که بین یک شخص و احمدالحسن بیانشده است، این مورد روشن میشود:
سؤال:
نسبت دادن مکر و استهزاء به خدا که در قرآن آمده به چه معناست؟ درحالیکه همه میدانیم معنی مکر و استهزاء قبیح است؟ ازجمله: (مکر ورزیدند و خدا با آنها مکر کرد و خدا بهترین مکر کنندگان است)، (باخدا نیرنگ به کار میبندند ولی در نیرنگ او گرفتار میشوند)، (خدا آنها را مسخره کرد)، (آنها را به استهزاء گرفت).
پاسخ:
(به نقل از امام رضا (ع) آمده است: (همانا خدا عزوجل مسخره و استهزاء نمیکند و مکر و نیرنگ نمیبندد ولیکن او عزوجل به جزای مسخره کردن و استهزاء، آنها را مجازات میکند و بهجزای مکر و حیله آنها را مجازات میکند و خدا بسیار پاکتر و منزهتر و بلندمرتبهتر است از چیزی که ظالمان میگویند).
و معنی این حدیث این است که خدا برای دشمنانش و دشمنان اولیاء و سربازانش از انس و جن این حقیقت را ظاهر میکند که: سربازان و حزبالله و اولیاء او در مسیر و شریعت معینی حرکت میکنند، و ابلیس و افرادش از انس و جن در قطع کردن این مسیر بهوسیلۀ مکر و نیرنگ و استهزاء و مسخره کردن تلاش میکنند. در آن هنگام خدای سبحان مسیر و روش افراد خود را تغییر داده و ابلیس و افرادش از انس و جن خود را در مکر و حیله و نیرنگ خود گرفتار مییابند و در وضعیتی قابل استهزاء ظاهر میشوند. و حمد و سپاس فقط از آن خداست).([1])
[1]- احمدالحسن، متشابهات جلد ۲، صص 99 - 100.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; احکام مجازات در قرآن، بسیار خشونت آمیز است.
شبهات حول قرآن ; احکام مجازات در قرآن، بسیار خشونت آمیز است.
از اشکالاتی که مسیحیان بر قرآن وارد مینمایند بحث سنگسار و قطع دست دزد و جزیه و... است این در حالی از سوی مسیحیان ناآگاه بهعنوان اشکال مطرح میشود که در عهد قدیم و به دستور خدایی که مسیحیان به آن معتقدند و ایماندارند، دستوراتی ازایندست صادرشده است:
دستور به سوزاندن،([1])
دستور به قطع دست،([2])
دستور به کشتار مرتدان،([3])
دستور به سنگسار،([4])
دستور کشتار کسانی که در روز سبت کار کنند،([5]) و...
و کافی است دوستان مسیحی کمی به کتاب مقدس خویش رجوع نمایند تا مرتکب این اشتباهات بزرگ در مقایسه کردنهای خویش نشوند.
اما در مورد جزیه، کافی است به (تثنیه 20: 1 - 11) رجوع نماییم که در آیه 11 بهوضوح این دستور صادرشده است:
(۱ چون برای مقاتله با دشمن خود بیرونروی، و اسبها و ارابهها و قومی را زیاده از خودبینی، از ایشان مترس زیرا یهُوَه خدایت که تو را از زمین مصر برآورده است، با توست. ۲ و چون به جنگ نزدیک شوید، آنگاه کاهن پیشآمده، قوم را مخاطب سازد. ۳ و ایشان را گوید: «ای اسراییل بشنوید! شما امروز برای مقاتلة با دشمنان خود پیش میروید؛ دل شما ضعیف نشود، و از ایشان ترسان و لرزان و هراسان مباشید. ۴ زیرا یهُوَه، خدای شما، با شما میرود، تا برای شما با دشمنان شما جنگ کرده شمارا نجات دهد.» ۵ و سروران، قوم را خطاب کرده، گویند: «کیست که خانه نو بناکرده، آن را تخصیص نکرده است؛ او روانه شده، به خانه خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری آن را تخصیص نماید. ۶ و کیست که تاکستانی غرس نموده، آن را حلال نکرده است؛ او روانه شده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد، و دیگری آن را حلال کند. ۷ و کیست که دختری نامزد کرده، به نکاح درنیاورده است، او روانه شده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری او را به نکاح درآورد». ۸ و سروران نیز قوم را خطاب کرده، گویند: «کیست که ترسان و ضعیفدل است؛ او روانه شده، به خانهاش برگردد، مبادا دل برادرانش مثل دل او گداخته شود». ۹ و چون سروران از تکلم نمودن به قوم فارغ شوند، بر سر قوم، سرداران لشکر مقرر سازند. ۱۰ چون به شهری نزدیک آیی تا با آن جنگ نمایی، آن را برای صلح ندا کن. ۱۱ و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی قومی که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند).
عبارت جزیه در این آیه، برگردان عبارت عبری (מס) میباشد، که برای اطمینان از ترجمه قدیم مسیحیان، تلاش نمودیم تا آن را از یک سایت یهودی (www.aish.com) پرسشنماییم، و ربی دوید روزنفیلد بهعنوان پاسخگوی این سایت یهودی، این معنا را تأیید نمود.
بنابراین این حکم، حتی در عهد قدیم موجود میباشد و این از ندانستن مسیحیان است که بر قرآن به جهت وجود این حکم طعن وارد مینمایند.
یکی دیگر از اشکالاتی که مسیحیان بر اسلام وارد مینمایند قضیۀ بردهداری است و درواقع آنان با این اشکال ایمان خود را نقض مینمایند.
اما در ارتباط با بردهداری در کتاب مقدس، به سایت مسیحی (gotquestions) رجوع مینماییم که در این رابطه اینگونه نوشته است:
(کتاب مقدس بهطور مخصوص بردهداری را محکوم نمیکند. کتاب مقدس میگوید که چطور باید با بردگان رفتار کرد،([6]) اما آن را بهطورکلی غیرقانونی نمیخواند. خیلیها به این مطلب اینطور نگاه میکنند که کتاب مقدس همه نوع بردگی را تأیید میکند. چیزی که آنها متوجه نیستند این است که بردهداری در زمان کتاب مقدس با بردهداری در چند قرن گذشته بسیار متفاوت بوده است. بردهداری در زمان کتاب مقدس فقط منحصر به نژاد نبود و مردم به خاطر ملیت و یا رنگ پوستشان به بردگی گرفته نمیشدند. در زمان کتاب مقدس، بردهداری بیشتر نشانة یک موقعیت اجتماعی بود. مردم وقتی بدهکار بودند و نمیتوانستند بدهی خود را بپردازند و خانوادهشان را تأمین کنند، خودشان را برای بردگی میفروختند. در زمان عهد جدید گاهی دکترها، وکیلها، و حتی سیاستمداران بردة کس دیگری بودند. درواقع بعضی از مردم انتخاب میکردند که برده باشند تا احتیاجاتشان به وسیلة اربابشان تأمین شود).([7])
همچنین در (خروج 21: 1 – 11) احکامی از سوی خدا که آنان او را عیسای مسیح میدانند، در این رابطه بیانشده است:
(۱ و این است احکامی که پیش ایشان میگذاری: ۲ اگر غلام عبری بخری، شش سال خدمت کند، و در هفتمین، بیقیمت، آزاد بیرون رود. ۳ اگر تنها آمده، تنها بیرون رود و اگر صاحب زن بوده، زنش همراه او بیرون رود. ۴ اگر آقایش زنی بدو دهد و پسران یا دختران برایش بزاید، آنگاه زن و اولادش از آن آقایش باشند، و آن مرد تنها بیرون رود. ۵ لیکن هرگاه آن غلام بگوید که هرآینه آقایم و زن و فرزندان خود را دوست میدارم و نمیخواهم که آزاد بیرون روم، ۶ آنگاه آقایش او را به حضور خدا بیاورد، و او را نزدیک در یا قایمة در برساند، و آقایش گوش او را با درفشی سوراخ کند، و او وی را همیشه بندگی نماید. ۷ اما اگر شخصی، دختر خود را به کنیزی بفروشد، مثل غلامان بیرون نرود. ۸ هرگاه به نظر آقایش که او را برای خود نامزد کرده است ناپسند آید، بگذارد که او را فدیه دهند، اما هیچ حق ندارد که او را به قوم بیگانه بفروشد، زیرا که بدو خیانت کرده است. ۹ و هرگاه او را به پسر خود نامزد کند، موافق رسم دختران با او عمل نماید. ۱۰ اگر زنی دیگر برای خود گیرد، آنگاه خوراک و لباس و مباشرت او را کم نکند. ۱۱ و اگر این سه چیز را برای او نکند، آنگاه بیقیمت و رایگان بیرون رود).
اما در ادامه به سراغ (تثنیه 20: 11 - 14) خواهیم رفت که در آن آمده است:
(۱۱ و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی قومی که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند. ۱۲ و اگر با تو صلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن. ۱۳ و چون یهُوَه، خدایت، آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکش. ۱۴ لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد، یعنی تمامی غنیمتش را برای خود به تاراج ببر، و غنائم دشمنان خود را که یَهُوَه خدایت به تو دهد، بخور).
و این آیات واضح میباشند و نیاز به توضیحی در آن نیست؛ امیدواریم که مسیحیان کمی تنها کمی تفکر نمایند.
بنابراین اگر مسیحیان بخواهند بر اسلام به جهت بردهداری (کسانی که در جنگ قصد کشتن مسلمانان را داشتهاند و سپس به اسارت درآمدهاند) اشکال وارد نمایند، در اصل به کتاب مقدس خویش اشکال وارد نمودهاند.
و همچنین این باور که بردگی دشمنانی که در جنگ به اسارت درآمدهاند، انسانی نیست، بهدوراز انصاف میباشد، در حقیقت این عمل، لطفی است بر آنان! (درحالیکه میتوانستند کشته شوند!).
احمدالحسن در صفحه رسمی خویش بیان نمود:
(... پیامبر ما محمد (ص) پس از جنگ بدر، کفار اسیر را در مقابل فدیهای ساده که یکی از اسیران فقط به جمعی از مسلمانان خواندن و نوشتن یاد دهد، آزاد کرد.
این اسیران که رسول مهربان و بخشنده و نمونهای از انسانیت آنان را آزاد کرد به محمد (ص) ایمان نداشتند، بلکه در جنگ میخواستند ایشان را به قتل برسانند و سر به نیست کنند، اما کاری که پیامبر محمد (ص) انجام داد همانطور که دقیقاً میدانیم از اخلاق پیامبران و نیکوکاران است و بلکه ازجمله کسانیست که در مورد اخلاق انسانی والا و نیک جهت اقتداء کردن به بعضی از رفتارهایشان توسط گاندی و ماندلا مثالزدنی شد...).([8])
همچنین توجه خوانندۀ محترم را به پرسش شخصی از احمدالحسن و پاسخی که ایشان ارائه نموده است، جلب مینماییم:
(پرسش:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مولایم، پرسشی از سوی برخی برادران بیخدا که نسبت به احکام اسلام در جنگ، اشکال میگیرند مطرح شده است؛ از جمله این اشکال:
چرا در فُتوحات اسلامی، حتی در زمان نبی اکرم، محمد (ص) لشکر اسلامی پیروز، خانمها را میگرفتند و آنان را به عنوان اسیرانی میفروختند و مسلمانان، آنان را بین خودشان تقسیم و خرید و فروش میکردند؟
با توجه به اینکه این لشکر اسلامی، پدران این خانمها یا همسرانشان را در بین نبرد کشتند؛ در نتیجه این خانمها، چگونه میپذیرفتند که به آنها نزدیک شوند؛ آیا این مسئله، عین خواری نیست؟!
و تفاوت بین این چنین کارها و مسائلی که داعش امروزه انجام میدهد، چیست؟!
با توجه به اینکه این، پرسش یکی از بیخدایان است.
آقایم، از شما متشکرم
پاسخ احمدالحسن:
و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
دوستم، درود خداوند بر شما
پیش از پاسخ، باید مسئله مهمی را که در ارتباط با این موضوع است، دانست؛ اینکه مسئله بردهداری و سوءاستفاده جنسی و سوءاستفاده دستان کارگر، یکی از استراتژیهای ژنی، برای منتشر نمودن و باقی ماندن و عبور به سوی نسلهای آینده شمرده میشود؛ این مسئله، از وجود آن و باقی ماندنش در خلال تاریخ تکاملی و تا امروز، در چند مملکت حیوانی روشن است؛ و بهترین مثال این سوءاستفاده، پرندۀ کوکو است که از پرندگان دیگر جهت نگهداری از تخم خود و کودکانش و خدمت به آنان سوءاستفاده میکند؛ و مورچهای که اقدام به بردهداری برخی حشرات و انواع دیگر مورچه میکند.
و هوموساپینس (به این خاطر که مثال یک مُستعمره ژنی است) فرآیند سوءاستفاده را در طول تاریخش انجام داده است؛ تقریباً تا چند وقت پیش، بدترین راههای بردهداری، در آمریکا انجام میشد؛ آنها به سوءاستفاده از کار کشیدن از بردهها کفایت نمیکردند، بلکه بردهها را شکنجه و حقوق آنان را پایمال میکردند؛ تا امروز، افراد هوموساپینس هر وقت که فرصت برایشان مهیا شد، سوءاستفاده را برای گریختن از جرمهایی که مرتکب شدند بدون اینکه عقوبت و قصاصی برایشان باشد، انجام میدهند.
سوءاستفاده جنسی، از طریق غصب نمودن یا فریفتن یا با هر ابزار دیگری، بسیار شایع و مستمر اتفاق میافتد؛ از نظر من، میبینم که امروزه بردهداری، به قبیحترین شکلی که تخیُّل آن امکان دارد، موجود است؛ ولی این مسئله، بردهداری شخصی، برای به دست آوردن نیروی کار این فرد و سوءاستفاده از او نیست، بلکه سوءاستفاده و به بردهداری کشیدن امتها و کشورها و مردم است و آنچه که در لیبی و سوریه و یمن اتفاق افتاد، میتوانیم آن را به شکل دیگری بخوانیم؛ در یکی از جنبههای این نگرش، فرآیند آلودهای برای به دست آوردن سرمایههایی بوده که از این کشورها، به کشور عربی دیگری گریخته است، درحالیکه که اقتصاد این کشور دیگر، در سال 2008 میلادی شکست خورده بود، یا اینکه از راکد کردن اقتصاد آن کشورها، برای مصلحت کشورهای دیگر استفاده کنند؛ این چنین بود که اقتصاد مردم سوریه و یمن (همان افرادی که اساساً بسیاری از آنان در فقر و بدبختی به سر میبرند) به خاطر مصلحت یک کشور عربی ثروتمند، که نقش کفتار استفاده کننده از فرصتها برای حمله به جسد یا حیوان مجروح را بازی میکند، دوشیده شد.
بردهداری امروز بسیار بیشتر از هزار یا دو هزار سال قبل میباشد؛ امروزه هر زمانی که فرصت اجازه بدهد، همه مردم مورد سوءاستفاده قرار میگیرند تا از آنان سوءاستفاده شود؛ صحیح است که افراد آزاد هستند و بر اساس مفهوم رایج درباره بردهداری، برده نیستند و فردی وجود ندارد که از تلاش و کار فردی آنان، به شکل مستقیم و فردی سوءاستفاده کند، ولی در واقع، کار و تلاش شخصی آنان و چه بسا تلاش پدران و همه اجدادشان، با دخالت اقتصادی، نظامی و سیاسی، مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و بر آن تسلط پیدا میکنند.
روشن است که بردهداری به شکل قدیمی خود، امروزه فایدهای ندارد، بلکه بهترین کار، تمرکز بر فایدهای است که نتیجه بردهداری میباشد و آن همان اقتصاد و تسلط بر تولیدات و کار و تواناییها، هر زمانی که فرصت به برخی از کشورها یا حکومتها یا بگو: کفتارهای بشری اجازه بدهد، است.
اما اسلام به عنوان یک دین، بردهداری را نیاورده است، بلکه پیش از اسلام موجود بوده است و همه کشورهای جهان یا جامعههای هوموساپینس، در جنگهایشان از آن استفاده میکردند: و برای لشکر اسلامی در زمان رسول (ص) مقدور نبود که از آن کوتاه بیایند؛ به این خاطر که کوتاه آمدن از آن، به معنای زیان و از بین رفتن فوری است؛ حتی پیش از اینکه اسلام، در جزیرۀ عربی، آغاز به منتشر شدن نماید؛ اگر رقیبانت بفهمند که تو از روشی که آنان برای پیروزی به کار میبرند استفاده نمیکنی، هرگز از تو نمیترسند و عقب نمیکِشند و تو را با صلح ترک نخواهند کرد؛ و به همین خاطر است که خداوند متعال فرمود:
{وإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ}([9])
(و اگر عقوبت كرديد، همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفتهايد، به عقوبت رسانيد؛ و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است).
رسول را اینگونه مییابی که تلاش نمود که نسبت به آزار، جایگزین صبر و شکیبایی را استفاده کنند؛ ایشان اسیران بدر را آزاد نمود و آنان را به عنوان برده نگرفت؛ و این عملی روشن که کاملاً مخالفِ کار افرادی بود که در آن زمان، به حق امثال این افراد مینمودند.
ولی آیا طرف دیگر، این برخورد را با تو میکند؟!
اگر همان طور که در آن زمان اتفاق میافتاد، پاسخ خیر است، تا چه مقداری برای تو امکان پذیر است که به این سو حرکت کنی و باقی ماندن و ادامه را ضمانت کنی؟!
در حقیقت، این مسئله در یک راه حل منحصر است؛ اینکه کاری را که امکان پذیر است و در محدودۀ آن شرایط و محیط حیوانی سخت بود، انجام دهی که بر عقلهای هوموساپینس، در آن زمان چیره شده بود.
راه حلی برای اسلام جز نظاممند نمودن این بردهداری، به شکلی که با گذشتن زمان، از بین میرفت و از آن بیزار میشدند، نبود؛ اسلام، بین فرد آزاد و برده، مقابل خداوند سبحان و در ارزش انسانی آنان تساوی ایجاد نمود و اسلام، احسان و نیکی به برده و آزاد نمودن آن را از بهترین ابزارهای نزدیک شدن به سوی خداوند قرار داد، تا قانونهایی که لازمهاش این است که با گذشتن زمان، از سوءاستفاده بدنی یا جنسی، بیزار میشدند و بدشان میآمد؛ و آن را مسئلهای رد شده و غیرقابل پذیرش میشمرد؛ و بیشک این احکام اسلامی که در جهان و بین مردم منتشر شد، در پذیرش هوموساپینس به تحریم بردهداری و بازداری از آن به صورت آهسته و به مروز زمان، بر این زمین پیش قدم بوده است.
اگر پاسخ برایت کافی بود، چه بهتر و اگر نکته یا بحثی داشتی، اگر خدا بخواهد در بیان مسئلهای که نیازمند بیان است، در خدمتت هستم؛ فقط برای توجه عرض میکنم: من لفظ هوموساپینس را با منظور استفاده نمودم و نه انسان، تا به جنبۀ ژنتیکی و حیوانی او اشاره کنم که او را به بردهداری یا سوءاستفاده از هر دو نوع آن، جنسی و کار کِشیدن، میکِشاند).([10])
[1]- لاويان، 20: 14.
[2]- تثنیه 25: 11 - 12.
[3]- تثنيه 13: 12 - 16.
[4]- تثنیه 21: 18 - 21.
[5]- خروج 35: 2.
[6]- تثنیه 15: 12 - 15، افسسیان 6: 9، کولسیان 4: 1.
[8]- احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، 30 اکتبر، 2014.
[9]- نحل: ۱۲۶.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; الله، خدای کتاب مقدس نیست.
شبهات حول قرآن ; الله، خدای کتاب مقدس نیست
مسیحیان شبههای را در ارتباط بانام خدا در قرآن بیان مینمایند که ریشه در عدم اطلاع و دانش کافی آنان دارد؛ آنان معتقدند که الله خدای حقیقی نیست و...؛ و شاید بتوان گفت که ریشه برخی شبهاتشان بیشتر از این عقیده ناشی است که معتقدند که عبارت «الله» در کتاب مقدس، در ارتباط با «خدا» ذکر نشده است.
نکته اول: پیش از هر چیز باید بدانیم که برای خدا نامهای بسیاری وجود دارد همچنان که هنگامیکه عهد قدیم را میخوانیم بانامهای متعددی روبرو میشویم؛ اما دانستن این مسئله مهم است که عبارت الله از چه چیزی مشتق شده است؛ روایتی از امام صادق وجود دارد که این مسئله را روشن مینماید:
از هشام بن حكم روایتشده كه از امام صادق درباره اسماء الله و اشتقاق آنها پرسيد: الله از چه مشتق است؟ پس فرمود: (اى هشام، الله از اله باز گرفتهشده...).([1])
و در قرآن عبارت «اله» نیز وجود دارد و به معنی خدا میباشد:
{و الهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحيم}([2])
حال همین عبارت را در کلام دانیال نبی در عهد قدیم نیز میتوانیم بینیم که چگونه خدا را با همین نام یعنی «اله» میخواند (عهد قدیم موردقبول مسیحیان و یهودیان است).
(ای خدای پدران من تو را شکر میگویم و تسبیح میخوانم زیرا که حکمت و توانایی را به من عطا فرمودی و الان آنچه را که از تو درخواست کردهایم، به من اعلام نمودی، چونکه ما را از مقصود پادشاه اطلاع دادی).([3])
כגלָךְ| אלָהּ אבָהָתִי מְהוֹדֵא וּמְשַׁבַּח אֲנָה דִּי חָכְמְתָא וּגְבוּרְתָא יְהַבְתְּ לִי וּכְעַן הוֹדַעְתַּנִי דִּי בְעֵינָא מִנָּךְ דִּי מִלַּת מַלְכָּא הוֹדַעְתֶּנָא: «אֱלָהּ» = «اله» א = آلف: ا = با حرکتی که دارد اینگونه خوانده میشود = اِ ל = لامد: ل = با حرکتی که دارد اینگونه خوانده میشود: ل + آ ה = ه.
آیه عبری از سایت یهودی خبد([4]) و تلفظی که مسیحیان ارائه دادهاند نیز به همین نحو میباشد([5]) برای اطمینان میتوانید لینک زیر را زده تا کل باب قرائت شود و در دقیقه 5: 14 به بعد آیه 23 قرائت میشود که در آن تلفظ دومین عبارت یعنی «اله» واضح میباشد.([6])
نکته دوم: مسیحیان عرب نیز هنگامیکه میخواهند خدا را بخوانند از عبارت «الله» استفاده مینمایند؛ اما تنها برای نمونه ادوین کشیش آبنوس که در جامعه مسیحیان ایرانی شناختهشده میباشد در صفحه رسمی خویش مطلبی درج نموده است که بخشهای مهم آن را خدمت شما تقدیم مینماییم: (اسقف اعظم، سباستیا تئودوسیوس (عطاالله حنا) ۴۹ ساله، اسقف اعظم کلیسای اورتودکس اهل فلسطین است... وقتی در مصاحبهای از وی پرسیدند که آیا شما نیز میگویید: اللهاکبر؟
او پاسخ داد: البته که میگویم. برای ما الله یک واژه اسلامی نیست. این نام در عربی اشاره به خالق ما دارد. خالقی که این دنیا را آفریده است. بنابراین زمانی که در دعاهای خود الله را خطاب قرار میدهیم، خالقمان را میپرستیم).([7])
درنتیجه مشخص شد عبارتِ «اله» که نام خدا در قرآن است در عهد قدیم و از زبان دانیال نبی نیز ذکرشده است و حتی مشتقات آن نیز در سرتاسر کتاب مقدس وجود دارد و مسیحیان و یهودیان به آیهای که از عهد قدیم در این مبحث آورده شده است ایماندارند، در طول آن عبارت الله نیز مشتق شده از اله میباشد بنابراین آنچه مسلم است این است که خدای قرآن همان خدای عهدین میباشد و در آن هیچ شکی نیست.
[1]- كافي/ جلد 1/ كِتَابُ التَّوْحِيدِ/ بَابُ مَعَانِي الْأَسْمَاءِ وَ اشْتِقَاقِهَا.
[2]- بقره، ۱۶۳.
[3]- دانیال ۲: ۲3.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان | https://goo.gl/PFPbpc |
پاسخ به شبهات مسیحیان | https://goo.gl/bQ4r3r |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; قرآن، از تورات و انجیل کپی شده است.
شبهات حول قرآن ; قرآن، از تورات و انجیل کپی شده است.
در پاسخ به این شبهه مقدمه و نکاتی را بیان خواهیم نمود:
مقدمه: به مسیحیان میگوییم که ما معتقدیم که یک خدا وجود دارد و خدای موسی و عیسی و محمد یکی میباشد و دین خدا یکی است و هدفشان یکی بود؛ اما چند نکته را دراینباره بیان مینماییم:
نکته اول: در حالی اصل توحید و احکامی همچون محبت کردن به پدر و مادر و همسایه و... در تورات ذکرشدهاند، که صدها سال بعد در انجیل نیز به این موارد اشارهشده است، بهعنوان نمونه میتوان به سخن و یادآوری عیسی مسیح در (متی 22: 37) که برگرفته از (تثنیه 6: 5) میباشد رجوع نمود و یا سخن وی در (مرقس 12: 29) که برگرفته از (تثنیه 6: 4) میباشد رجوع نمود و یا (مرقس 12: 31) که برگرفته از (لاویان 19: 18) است رجوع نماییم و یا آیات دیگر؛ حال تصور نمایید که این مسائل در قرآن نیز ذکر شود؛ آیا این یادآوری ایرادی است بر قرآن؟! و اگر مسیحیان بگویند آن ایراد است پسازآنان میپرسیم که چرا ذکر این موارد در انجیل را بهعنوان ایراد بهحساب نمیآورید؟! آیا اینیک بام و دوهوای شما مسیحیان نیست؟!
حال فرض نمایید با توجه به وجود آیات بسیاری از تورات که در انجیل آمده است و تأویلهای صورت گرفته در راستای اثبات حقانیت عیسی و یحیی، یهودیان دقیقاً سخن مسیحیان را تکرار نمایند که انجیل به جهت مشروعیت دادن به خود، احکامی از تورات را بیان کرده است و یا آیاتی از آن را گرفته و به عیسی مسیح و یحیای نبی نسبت داده است تا بهوسیله آن حقانیت خویش را اثبات نماید، (کافی است به قسمتهای پیشین رجوع نمایید تا ازنقطهنظر یهودیان نسبت به تأویلهای انجیل آشنا شوید) حال مسیحیان چگونه میتوانند به این سؤال جواب دهند؟! آیا از این سیاه نمایی خود شرم نمیکنند؟!
و میدانیم که مسیحیان به تورات نیز معتقدند، حال آیا مسیحیان میدانند که عدهای میگویند که ده فرمانی که در تورات وجود دارد برگرفته از قوانین حمورابی میباشد؟! و کتاب پیدایش برگرفته از اسطوره «انوما الیش» بابلی است؟! یا عدهای دیگر در ارتباط با عیسی معتقد میباشند که داستان او برگرفته از دیونیسوس میباشد؟! و... و... و...
به درخت ابلیس و ثمرههای کلامی آن بیاندیشید که چگونه عمل مینماید و به (متی 7: 20) رجوع نمایید و در سخن عیسی تدبر نمایید که چه میگوید:
(لهذا از میوههای ایشان، ایشان را خواهید شناخت).
نکته دوم: اگر قرآن رونوشتی از تورات و انجیل است چگونه وقایعی نظیر (فرزند قربانی بودن اسحاق) را از تورات کپی نکرده است بلکه آن را بهگونهای دیگر بیان مینماید؟ و چگونه است در قضیه مصلوب برخلاف ظاهر اناجیل کنونی مسئله را تا حدی میگشاید و بهتصریح بیان مینماید که مسیح کشته نشد؟! درواقع قرآن تحاریف و عقاید باطلی را اصلاح نمود که توسط معتقدین به کتاب مقدس انجامشده بود.
نکته سوم: اما از حیث یادآوری اتفاقاتی که در زمان انبیاء گذشته رویداده است و در قرآن بیان میشود، درواقع آن عبرتی است برای مردمان آن زمان و آیندگان، آیا اشکالی از حیث تکرار مسائل مهم وجود دارد؟! آیا از اینکه خدا در تورات بارها به توحید اشاره مینماید میتوان اشکالی وارد نمود؟! (تثنیه 32: 39) و (اشعیا 45: 5) و (اشعیا 46: 9) و (یوئیل 2: 27) و...؛ همچنین در سخن عیسی مسیح نیز یادآوریهایی از تورات وجود داشت؛ پس آیا عیسی مسیح را نیز به جهت یادآوریهایش محکوم مینمایید؟!
نکته چهارم: سؤال اساسی این است که چطور میتوانیم به این نتیجه دستیابیم که قرآنی که بهوسیله حضرت محمد آورده شده است، کلام خدا است؟!
میگوییم که یکی از راههای شناخت این است که خدا در حبقوق و تثنیه و پیدایش و مکاشفه یوحنا برای حضرت محمد بشارت داده است، و آنها را به برکت وجود احمدالحسن در طول مبحثهای گذشته ارائه نمودیم و همچنین توضیحات احمدالحسن را در ارتباط با معیار عیسی مسیح ارائه نمودیم که در آن بهصورت محکم اثبات میشود که قرآن الهی و از جانب خدا است؛ همچنین (تثنیه 18: 20 – 22) نیز دقیقاً راه مناسبی را پیش روی ما قرار میدهد تا از صداقت حضرت محمد در رسالتش اطمینان حاصل کنیم، درنتیجه هنگامیکه حقانیت حضرت محمد اثبات شد، درستی رسالت و ادعای وی نیز اثبات میشود و درنتیجه الهی بودن قرآن نیز اثبات میشود.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...

- جمعه, 22 دی 1396
- پاسخ به شبهات مسیحیان
- نوشته شده توسط انصار امام مهدی (ع)
شبهات حول قرآن ; بررسی آیات جهاد در قرآن- نکات مهم عیسی و جهاد
شبهات حول قرآن ; بررسی آیات جهاد در قرآن- نکات مهم عیسی و جهاد
در رابطه با مواردی که در ارتباط با جهاد در کتاب مقدس بیان شد، ممکن است عدهای از مسیحیان بیان نمایند که آن مربوط به عهد قدیم میباشد و در عهد جدید چنین مواردی را نمیبینیم! در جواب چند نکته را بیان مینماییم:
نکته اول: بر طبق عقیده مسیحیت عهد قدیم کلام خدا است و همچنین دستورات جهاد که بسیار فراوان در آن بیانشده است بهوسیله خدا صادرشده است و مسیحیان معتقدند که خدای عهد قدیم همان خدای عهد جدید است؛ پس آنان به هر صورت نمیتوانند از این موضوع فرار نمایند و به اصل جهاد در قرآن ایرادی وارد نمایند.
نکته دوم: مسئله جهاد با دشمنان خدا حتی در عهد جدید نیز وجود دارد، بهطور مثال کتاب مکاشفه باب 19 که از «اسبسوار» (که نزد آنان عیسای مسیح است) و کشتار او سخن به میان میآید؛ بنابراین عیسی نیز بر طبق عقیده مسیحیان جهاد مینماید.
درواقع هر ایراد یا اشکال مسیحیان را در حالی مینگریم که در اصل به خودشان برمیگردد و ابتدا خودشان را با آن اشکال محکوم مینمایند.
ادله دعوت سید احمد الحسن برای مسیحیان |
|
پاسخ به شبهات مسیحیان |
تهیه شده توسط کارگروه علمی ادله مسیحیت تحت اشراف موسسه وارثین ملکوت
ادامه مطلب...
- آخرین اخبار دعوت
- آخرین مطالب
-
انتشار ترجمه کتاب هم جنس گرایی (پژوهشی در خصوص علت ماورایی در انسان)
موسسه وارثین ملکوت ترجمه کتاب هم جنس گرایی (پژوهشی در خصوص علت ماورایی در انسان)را… -
انتشار ترجمه کتاب تصور اهل سنت از مهدی منتظر
موسسه وارثین ملکوت ترجمه کتاب تصور اهل سنت از مهدی منتظر را منتشر میکند: نام… -
انتشار ترجمه جلد اول کتاب احکام شریعت در قالب پرسش و پاسخ
موسسه وارثین ملکوت ترجمه جلد اول کتاب احکام شریعت در قالب پرسش و پاسخ منتشر… -
آیا آیۀ 4 سورۀ محمد به کشتار تحریک میکند؟
مسیحی: قرآن به کشتار دعوت میکند. این آیه از قرآن را بخوانید:(چون با کافران روبهرو…
-
اطلاعات مهم؛ سبک بشارت های کتاب مقدس
سبک بشارتهای کتاب مقدسبسیاری از آیات کتاب مقدس جنبه ظاهری… -
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام
شبهات حول اسلام ; حقوق حیوانات در اسلام قابلتوجه آن… -
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد
شبهات حول اسلام ; دین ابوبکر و دین محمد احمدالحسن… -
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در مسیحیت
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است… -
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است - زن در اسلام
شبهات حول اسلام ; اسلام به زن ظلم کرده است…
تعداد افراد حاضر (آنلاین) در سایت
ما 65 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم